*** *** السلام علیک یا اباصالح المهدی (عج) *** ***




(زبان حال حضرت زینب س)


چشم گریون داره بی امون میباره

غرق در خون گوش و گوشواره ی پاره

خونِ ه ، خیلی سخته ، این چه اقبال و چه بخته

پریده رنگ و روت چرا ، دستات میلرزه مادرم

حسرت شده برای من دست بکشی روی سرم


. مادر مرو ، مادر مرو ، مادر مرو ، مادر مرو .


بیا بشکن سکوت سردتو مادر

بگو با من لااقل دردتو مادر

مهربونی ، خوب میدونی ، که دلم رو میسوزونی

الهی از روی سرم سایه ی مادر کم نشه

مادر نذار که خونمون غمکده ی ماتم بشه


. مادر مرو ، مادر مرو ، مادر مرو ، مادر مرو .

توی آتیش من میدیدم چادرت سوخت

روی آتیش همه ی بال و پرت سوخت

روی آتیش یکی گفت که مادرت سوخت


کی میتونه ، بی بهونه ، گل یاسو بسوزونه

اون دست و سیلی مادرم صورتتو کرده کبود

هی دارم افسوس میخورم بابام علی پیشت نبود


. مادر مرو ، مادر مرو ، مادر مرو ، مادر مرو .




آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها